شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
الحكایة و التمثیل
عطار
عطار( بخش بیست و سوم )
138

الحكایة و التمثیل

مرتضی را گفت مردی نامور
تو چه میدانی بعالم بیشتر
گفت طاعت بیشتر بر آسمانست
زانکه آنجا منزل روحانیانست
لیک بر روی زمین از خشک و تر
هیچم از غفلت نیاید بیشتر
ور ز زیر خاک میپرسیم نیز
نیست بیش از حسرت آنجا هیچ چیز
آنکه را از خاک و خون بندی بود
در نگر تاحسرتش چندی بود
کار عالم زادنست و مردنست
گه پدید آوردن و گه بردنست
لاجرم این کار بی پایان فتاد
تا ابد این درد بیدرمان فتاد
این چنین کاری که بیش از حدماست
از زحیر ما نخواهد گشت راست