شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۹۴
عطار
عطار( باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع )
115

شمارهٔ ۹۴

شمع آمد و گفت: کشتهٔ ایامم
سرگشتهٔ روزگارِ نافرجامم
با آن که بریدهاند صد بار سرم
شیرینی انگبین نرفت از کامم