شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۶۸
عطار
عطار( باب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع )
121

شمارهٔ ۶۸

شمع آمد و گفت: زاتش افسر دارم
هر لحظه به نو سوزش دیگر دارم
تا چند به هر جمع من بی سر و پای
در پای افتم از آنچه در سر دارم