شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۴۱
عطار
عطار( باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد )
122

شمارهٔ ۴۱

دوش آن بت مستم به طلب آمده بود
شب خوش میکرد آن که به شب آمده بود
چه سود که چون صبح وصالش بدمید
جانم به وداع تن به لب آمده بود