شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۱۸
عطار
عطار( باب بیست و هفتم: در نومیدی و به عجز معترف شدن )
164

شمارهٔ ۱۸

آن سالکِ گرمرو که نامش جان است
عمری تک زد که مقصدش میدان است
آواز آمد که راه بیپایان است
چندان که روی گام نخستین آن است