شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۶۸
عطار
عطار( باب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر )
113

شمارهٔ ۶۸

آن شد که دلم را غمِ جانانی بود
دل خون شد و یاوه گشت اگر جانی بود
هر دم که زدم ز عمر تاوانی بود
آن نیز فرو گذشت و درمانی بود