145
حکایت احمد حنبل که پیش بشر حافی می رفت
احمد حنبل امام عصر بود
شرح فضل او برون از حصر بود
چون ز فکر و علم خالی آمدی
زود پیش بشر حافی آمدی
گر کسی در پیش بشرش یافتی
در ملامت کردنش بشتافتی
گفت آخر تو امام عالمی
از تو داناتر نخیزد آدمی
هرک می گوید سخن می نشنوی
پیش این سر پا برهنه می دوی
احمد حنبل چنین گفتی که من
گوی بردم در احادیث و سنن
علم من زو به بدانم نیک نیک
او خدا را به زمن داند ولیک
ای ز بی انصافی خود بی خبر
یک زمان انصاف ره بینان نگر