121
غزل شمارهٔ ۷۳
یاد آن شیرین پسر خواهیم کرد
کام جان را پرشکر خواهیم کرد
دامن از اغیار در خواهیم چید
سر ز جیب یار بر خواهیم کرد
آفتاب روی او خواهیم دید
گر به مه روزی نظر خواهیم کرد
بوی جان افزای او خواهیم یافت
گر به گلزاری گذر خواهیم کرد
در خم زلفش نهان خواهیم شد
دست با وی در کمر خواهیم کرد
چون کمان ابروان پر زه کند
پیش تیرش جان سپر خواهیم کرد
از حدیث یار و آب چشم ما
گوش و دامن پر گهر خواهیم کرد
ماجرایی رفت ما را با لبش
دوستان را زان خبر خواهیم کرد
تا عراقی نشنود اسرار ما
ماجرا را مختصر خواهیم کرد