شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
بخش ۲۰ - عقد کردن خسرو شکر را
امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی( خسرو و شیرین )
124

بخش ۲۰ - عقد کردن خسرو شکر را

عروس صبح دم چون پرده برداشت
جهان را جلوهٔ خور در نظر داشت
طلب کردند موبد را نهانی
که عقدی بست بر رسم مغانی
چو شد شرط زناشوئی همه راست
مراد آماده گشت و داوری خاست
ملک در پرده با دلدار بنشست
به تاراج شکر شد طوطی مست
در او پیچید چون در گل گیائی
غلط کردم که در گنج اژدهائی
شکر خائیده شد در زیرگازش
به حلوا در شد انگشت درازش
به گنج انداخت مارش مهرهٔ خویش
صدف بستد ز باران قطرهٔ خویش