شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
گزیدهٔ غزل ۲۴۳
امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی( غزلیات (گزیدهٔ ناقص) )
94

گزیدهٔ غزل ۲۴۳

گویند بگسلد چو به غایت رسید عشق
جانم گسست و عشق به غایت نمی رسد
گمره چنان شدست دلم با دهان تو
کس از کتاب صبر هدایت نمی رسد
به گذشت دوش زلف و رخت پیش چشم من
ماهی گذشت و شب به نهایت نمی رسد