خدایگان جهانی خدای یار تو باد

چو روز رزم بُوَد یُمن بر یَمین تو باد

به هر کجا که زنی تیغ دست دست تو باد

تو اختیار خدایی و پادشاه جهان

کنون که سوی خراسان همی سپاه کشی

چو باز سوی سپاهان نهی به نصرت روی

شکار تو همه شیر است و یار تو همه فتح

ز سنگ و آهن اگر خصم تو حصارکند

وگر به سان سکندر برآورد سدّی

همه سلامت عمر جهانفروز تو باد

خدای داد تو را ملک وکامکاری و بخت

نثار کردی بر زایران خزانهٔ خویش

به روز رزم کجا کارزار خواهی کرد

همیشه تا به فلک بر بود قرار نجوم

اگر شویّ وگراییّ و هرکجا باشی