177
نگران، آن دو چشمان است...
نگران،
آن دو چشمان است،
دورسوی آن دو سهیل که بر سیبستانِ حیاتِ من می نگرد
تا از سبزینه ی نارسِ خویش
سُرخ برآید.
سخت گیر و آسان مهر
در فراز کن که سهیل می زند!
□
سهیلانِ من اند
ستارگانِ هماره بیدارم،
و دروازه های افق
بر نگرانی شان گشوده است.
بیمارستان مهرداد
13 بهمن ۱۳۷۵