138
کلید
هر دم که بعد فاصله بیداد می کند
دل خنده های ناب تو را یاد می کند
در کوچه باغ شادی شیرین خاطرات
قلبم هوای تیشه فرهاد می کند
کار خدا فضای مجازی وسیله شد
تصویر سرو این چمن آباد می کند
عرفان جاری از سرِ این چشمه زلال
فردوس در کویر من ایجاد می کند
شکر خدا کلید فراوانی است و رزق
هر دانه بین که خوشه ی هفتاد می کند
اندیشه و تجسم نیکو و حال خوش
برکت نصیب مال و تن و شاد می کند
نعمت چو با تجسم روشن ببینی اش
جذب تو گردد و به برت زاد می کند
بر داغ و درد عشق رضایت بده که این
سوز حرارتی است که پولاد می کند
این صید مختصر که تو کردی ببین چطور
هر دم هوای دیدن صیاد می کند
دست خدا درآمده از آستین تو
ما را به روز حادثه امداد می کند
شعر و غزل ز جان حقیقت بود دلا
اینها نه فضل توست که استاد می کند