شعرگرام - پایگاه شعر و ادب پارسی
شمارهٔ ۷۷ - غزل جمهوری:غزل اول ماهور
عارف قزوینی
عارف قزوینی( غزل‌ها )
139

شمارهٔ ۷۷ - غزل جمهوری:غزل اول ماهور

بمردم این همه بیداد شد ز مرکز داد
زدیم تیشه بر این ریشه هرچه بادا باد
ازین اساس غلط این بنای پایه بر آب
نتیجه نیست به تعمیر این خراب آباد
همیشه مالک این ملک ملت است که داد
سند بدست فریدون قباله دست قباد
مگوی کشور جم، جم چکاره بود چه کرد
مگوی ملک کیان کی گرفت کی بکه داد
به زور بازوی جمهور بود کز ضحاک
گرفت داد دل خلق کاوه حداد
شکسته بود، گر امروز بود، از صد جای
چو بیستون سر خسرو ز تیشه فرهاد
کنون که میرسد از دور رایت جمهور
به زیر سایه آن زندگی مبارک باد
پس از مصیبت قاجار عید جمهوری
یقین بدان بود امروز بهترین اعیاد
خوشم که دست طبیعت گذاشت در دربار
چراغ سلطنت شاه بر دریچه باد
بیک نگاه اروپا بباخت خود را شاه
در این قمار کلان تاج و تخت از کف داد
تو نیز فاتحه سلطنت بخوان عارف
خداش با همه بد فطرتی بیامرزاد
خرابه کشور ما را هر آنکه باعث شد
کزین سپس شود آباد خانه اش آباد
بدست جمهور هرکس رئیس جمهور است
همیشه باد در انظار راد مردان راد